اولين روز بعد از سيزده بدر
عيد امسال خيلي زود تموم شد بعد از سيزده بدر دوباره بايد روژين عزيز دل مامان و بابايي رو ميبردم مهدكودك خيلي دلم واسش تنگ شده بود ولي چاره اي نبود بايد مي بردم صبح يه ذره روژين جون من ناراحت بود اما وقتي جلوي در مهد رسيد با ديدن دوستاش راحت رفت داخل مهدكودك ولي تا آخر روز احساس دلتنگي شديدي مي كردم . از اينكه خدا بهم يه دختر ناز و ماماني داده خيلي خوشحالم چون يار و همدم من مي شه خدايا شكرت از اينكه نعمت به اين بزرگي به من اعطا كردي . بهار 1386 ...
نویسنده :
مامان روژين
21:29