مهموني
ديشب همه دوستان خونه بنفشه جون جمع شده بوديم بچه ها از اينكه دورهم جمع شده بودند خوشحال بودند از طرف ديگه داداش كوچولي كارن هم به دنيا اومده بود و روژين و آناهيتا و پريا ذوق داشتند كه بچه رو ببينند اگر مي دونستيد اين بچه ها چيكار مي كردند . روژين عزيزم كه همينطور نشسته بود كنار راستين كوچولو و داشت دست و پاهاي اونو با تعجب نگاه مي كرد و هرزگاهي هم سئوال مي كرد : مامان منم اينقدي بودم دستم اينقد كوچيك بود ؟ خيلي واسشون جالب بود كه يه ني ني اينقدي بودند و الان اينقد شدن . روژين عزيزم وقتي ني ني بودي خيلي بامزه تر و تپل بودي و دست و پات خيلي قشنگ بود دنياي من دوستت دارم . وقتي شماكوچول بودي عزيزم خيلي قشنگ تر بودي.
قربونت برم عزيزم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی