پارك آب و آتش
ديشب به اتفاق خاله اكرمينا و عمه و دختر عمه هاي حميد رفتيم پارك آب و آتش روژين عزيزم پاك خيس شده بود و من هم كه برايش لباس نبرده بودم مجبور شد بعد از بازي لباسهايش را دراورد و پتو پيچ بنشيندتا بعد از شام. خيلي بهش خوش گذشته بود و از اينكه لباسش خيس شده و بود و هيچ لباسي نداشت اصلا احساس ناراحتي نمي كرد . همون شب از ما قول گرفته كه دوباره به پارك آب و آتش برود ولي اين دفعه مجهز تر .
خوش بگذره روژين عزيزم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی